پشت دیوار همین کوچــه به دارم بزنید
من که رفتم بنشینید و . هوارم بزنید
باد هم آگهـــی مرگ مرا خواهد برد
بنویسید که: "بد بودم" و جارم بزنید
من از آیین شما سیر شدم . سیر شدم
پنجـــه در هر چه کـه من واهمه دارم بزنید
دست هایم چقدر بود و به دریا نرسید؟!
خبـــر مرگ مرا طعنــــه به یــــارم بزنید
آی! آنها! که به بی برگی من می خندید!
مرد باشید و . بیایید . و . کنارم بزنید
من که رفتم بنشینید و . هوارم بزنید
باد هم آگهـــی مرگ مرا خواهد برد
بنویسید که: "بد بودم" و جارم بزنید
من از آیین شما سیر شدم . سیر شدم
پنجـــه در هر چه کـه من واهمه دارم بزنید
دست هایم چقدر بود و به دریا نرسید؟!
خبـــر مرگ مرا طعنــــه به یــــارم بزنید
آی! آنها! که به بی برگی من می خندید!
مرد باشید و . بیایید . و . کنارم بزنید
پشت دیوار همین کوچــه به دارم بزنید
ایـن روزها بُـرد با کســی اســت که بــی رحـم باشـد ، از دلــت کـه مایـه بگــذاری ، سوختـه ای ...!
سیر ,دیوار ,بزنید ,مرا ,همین ,بزنید من ,مرگ مرا ,پشت دیوار ,کوچــه به ,به دارم ,دیوار همین
درباره این سایت